loading...
دخترک نازک نارنجی!!!
در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 39 دوشنبه 18 تیر 1403 نظرات (0)

برای تو....

روي دلها همه از روز ازل سوي تو بود

هر دلي پاره شد از خنجر ابروي تو بود

صبحدم بوي گلاب آمدو از هوشم برد

گذر باد مگر از سر گيسوي تو بود

گر چه در باغ بسي سرو خرامان ديدم

باز در دل هوس قامت دلجوي تو بود

تير شوق همه خوبان بدل خسته رسيد

كارگر تر ز همه غمزه ي جادوي تو بود

در تن مرده مسيحا نفسي جان ميداد

مگر آميخته با هر نفسش بوي تو بود

شکوفه هاي نگاه توست که عطر خاطره هاي دور را به يادم مي آرد.

سخاوت دستهاي زيباي توست که گل عشق در باغچه خانه مان مي کارد.

واژه هاي قشنگ و پر معناي توست که در دفتر عشقم به يادگار مي ماند.

اندوه از دست دادن توست که غبار مرگ بر دلم مي افشاند.

انديشيدن به چشمان بي پرواي توست که خواب ناز را از ديدگانم مي ربايد.

پيوند دستهاي من و توست که شوق زندگي در دلم مي روياند.

وعده هاي پر اميد توست که برايم نويد خوشبختي به ارمغان مي آرد.

شبنم اشکهاي توست که بر چهره ام گلهاي غم مي کارد.

صداي آشناي توست که مرا پيوسته به سوي خود مي خواند.

 

به مجنون گفت روزي عيبجوي

كه پيدا كن به از ليلي نكويي

كه ليلي گرچه در چشم تو حوري است

بهر عضوي ز اعضايش قصوري است

زحرف عيبجو مجنون برآشفت

در آن آشفتگي خندان شدو گفت

كه گر بر ديده مجنون نشيني

بغير از خوبي ليلي نبيني

تو قد مي بيني و من جلوه ناز

تو چشم و من نگاه ناوك انداز

تو مو ميبيني و من پيچش مو

تو ابرو من اشارتهاي ابرو

تو رخ مي بيني و عارض كه چون است

دل مجنون ز شكر خنده خون است

دوستی با هرکه کردم خصم مادر زاد شد        آشیان هر جا گرفتم خانه صیاد شد

 

 

 


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 50
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 12
  • بازدید ماه : 38
  • بازدید سال : 2,004
  • بازدید کلی : 13,129