بطیخ - خربزه
مزاج:
در اول دوم سرد و در آخر دوم تر است . بذر خشك كرده آن رطوبت بخش نيست و در اول خشك كنندگي است. ريشه اش خشكي آور است.
خاصيت:
خربزه رسيده، لطيف و كال آن متراكم است . مزاج خربزه نارسيده مزاج خيار است و به هر حال بازكننده است. گرمك از حيث خلط از ساير انواع خربزه بهتر است و گوشت آن زداينده است و بويژه تخمش بسيار جلا دهنده است . خربزه رسيده و نارسيده هر دو زداين ده و تخم آن بيشتر زداينده است . خربزه با هر خلطي كه در معده باشد مي سازد و تبديل به آن خلط مي شود . خربزه بيشتر ميل به بلغم شدن مي كند تا صفرا و سودا شدن . گرمك زود تغيير نمي كند.
آرايش:
خربزه و بويژه پوست و مغز آن پوست را پاك كند . در برداشتن لكه هاي سياه و لكه هاي سفيد پوست و التهاب پوست نافع است و اگر مغز آن را چنانكه هست با آرد گندم خمير كنند و در آفتاب خشك كنند نافع تر است.
چشم:
پوستش را بر پيشاني چسبانند نَزلَه هاي چشم را منع مي كند و بسيار داروي خوبي است.
اندامان غذا:
خربزه عموماً و بويژه ريشه اش قَي آ ور است . دو دِرهم يا يك بولوس شربت آن به آساني قَي را تحريك مي كند. خربزه اگر خوب هضم نشود قَي آور و مسهِل گردد . گرمك ديرهضم است مگر اين كه با همه محتوياتش تناول شود . گرمك از خربزه مغذّي تر و خلط آن بهتر است . خربزه را بايد بعد از خوردن طعام خورد كه در غير اين صورت دل را به هم زند و قَي آرد . بهتر آن است كه بعد از خربزه كسي كه گرمي دارد سكنجبين خورد و كسي كه رطوبت آن زياد است كندر يا زنجبيل پرورده يا شراب كهنه ريحاني.
اندامان دفعي:
كال و رسيده آن مدر بول است و درمان براي سنگ مثانه و كليه ولي به شرطي كه سنگ، ريز باشد و در خرد كردن سنگ كليه ويژگي دارد . گرمك كمتر ادرارآور است و شيرين تر است و از خربزه زودتر به معده مي رسد و بويژه اگر گرمك نرم باشد.
زهرها:
اگر خربزه در معده فاسد شود، سم گردد و هرگاه گراني معده حس شود بايد به سرعت معده را خالي كنند و به هر وسيله اي باشد استفراغ نمايند
مزاج:
در اول دوم سرد و در آخر دوم تر است . بذر خشك كرده آن رطوبت بخش نيست و در اول خشك كنند گي است. ريشه اش خشكي آور است.
خاصيت:
خربزه رسيده، لطيف و كال آن متراكم است . مزاج خربزه نارسيده مزاج خيار است و به هر حال بازكننده است. گرمك از حيث خلط از ساير انواع خربزه بهتر است و گوشت آن زداينده است و بويژه تخمش بسيار جلا دهنده است . خربزه رسيده و نارسيده هر دو زداين ده و تخم آن بيشتر زداينده است . خربزه با هر خلطي كه در معده باشد مي سازد و تبديل به آن خلط مي شود . خربزه بيشتر ميل به بلغم شدن مي كند تا صفرا و سودا شدن . گرمك زود تغيير نمي كند.
آرايش:
خربزه و بويژه پوست و مغز آن پوست را پاك كند . در برداشتن لكه هاي سياه و ل كه هاي سفيد پوست و التهاب پوست نافع است و اگر مغز آن را چنانكه هست با آرد گندم خمير كنند و در آفتاب خشك كنند نافع تر است.
چشم:
پوستش را بر پيشاني چسبانند نَزلَه هاي چشم را منع مي كند و بسيار داروي خوبي است.
اندامان غذا:
خربزه عموماً و بويژه ريشه اش قَي آ ور است . دو دِرهم يا يك بولوس شربت آن به آساني قَي را تحريك مي كند. خربزه اگر خوب هضم نشود قَي آور و مسهِل گردد . گرمك ديرهضم است مگر اين كه با همه محتوياتش تناول شود . گرمك از خربزه مغذّي تر و خلط آن بهتر است . خربزه را بايد بعد از خوردن طعام خورد كه در غير اين صورت دل را به هم زند و قَي آرد . بهتر آن است كه بعد از خربزه كسي كه گرمي دارد سكنجبين خورد و كسي كه رطوبت آن زياد است كندر يا زنجبيل پرورده يا شراب كهنه ريحاني.
اندامان دفعي:
كال و رسيده آن مدربول است و درمان براي سنگ مثانه و كليه ولي به شرطي كه سنگ، ريز باشد و در خرد كردن سنگ كليه ويژگي دارد . گرمك كمتر ادرارآور است و شيرين تر است و از خربزه زودتر به معده مي رسد و بويژه اگر گرمك نرم باشد.
زهرها:
اگر خربزه در معده فاسد شود، سم گردد و هرگاه گراني معده حس شود بايد به سرعت معده را خالي كنند و به هر وسيله اي باشد استفراغ نمايند
منبع : قانون - کتاب دوم - حرف ب